English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 125 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wage freeze U انجماد دستمزد
wage freeze U ثابت نگهداشتن دستمزد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
freeze U یخ بستن
freeze-up U یخزدگیرودخانه
to freeze U احساس سردی کردن
to freeze U از سرما یخ زدن
freeze out <idiom> U
freeze-up U لولهوغیره
freeze-up U ماشین
to freeze out U ازکاروکسب انداختن
freeze U ثابت کردن غیرقابل حرکت ساختن
freeze U بی اندازه سردکردن
freeze U فلج کردن فلج شدن
freeze U منجمد شدن
freeze U یخ زدگی
freeze U افسردگی
freeze U مسدود کردن
freeze U ثابت نگاه داشتن
freeze U محدودیت عدم امکان تغییر
freeze U حفظ توپ
anti-freeze U ضد یخ
anti-freeze U آبگونهی ضد یخ
anti-freeze U پاد یخ
deep freeze U فریزر
freeze drying U خشکاندن انجمادی
freeze space U محوطه سردخانه
freeze space U انبارسردخانه
quick freeze U بسرعت سرد کردن
freeze dry U خشک کردن
to freeze ones blood U کسیرازهره ترک کردن
to freeze ones blood U خون در رگ کسی افسرده
price freeze U تثبیت قیمت ها
deep freeze U بستناکگر
deep freeze U انبار کردن
deep freeze U بستناک کردن
deep freeze U فریزر صندوقی [غذا و آشپزخانه]
deep-freeze U فریزر [غذا و آشپزخانه]
freeze-dried U عملفریزوخشککردنغذا
freeze-frames U قاب ایستا
freeze-frames U قاب ایستایی
freeze-frame U قاب ایستا
freeze-frame U قاب ایستایی
deep freeze U تعلیق
deep freeze U به بعد موکول کردن
deep freeze U به سرعت منجمدکردن
anti freeze mixture U مخلوط ضد یخ
anti freeze pump U پمپ ضد یخ
wage U اجرت کارمزد
wage U ضمانت حسن انجام کار
just wage U مزد عادلانه
wage U اجر
wage U مزد
wage U دستمزد
wage U اجرت
wage U کار مزد دسترنج
specified wage U اجرت المسمی
wage U حمل کردن
wage U جنگ برپا کردن
wage U اجیر کردن
wage stabilization U ثبات دستمزد
wage rate U نرخ مزد
daily wage U مزد روزانه
wage rate U نرخ دستمزد
wage system U نظام پرداخت دستمزد
wage stabilization U تثبیت مزد
wage rigidity U انعطاف ناپذیری مزد
wage share U سهم مزد
wage agreement U قرارداد دستمزد
annual wage U دستمزد سالانه
to wage a campaign U لشکرکشی کردن
wage standard U دستمزد استانده
cash-wage U دستمزد نقدی
wage control U کنترل دستمزد
wage-packet U پاکتیکهحقوقرادرآنمیگذارند
living wage U مزدکافی برای امرار معاش
living wage U مزد معیشت
living wage U مزد امرارمعاش
wage tax U مالیات بر مزد
wage determination U تعیین دستمزد
wage constraint U محدودیت دستمزد
minimum wage U حداقل دستمزد
wage costs U مخارج دستمزد
wage cuts U کاهش دستمزد
wage differentials U اختلاف در دستمزد
wage earner U اجیر
wage earners U مزد بگیران
wage earners U حقوق بگیران
wage ceiling U حداکثر دستمزد
wage ceiling U سقف دستمزد
wage bill U لیست حقوق
rate of wage U نرخ دستمزد
real wage U مزد واقعی
nominal wage U مزد اسمی
money wage U مزد پولی
to wage war U جنگ کردن
to wage war U دست بجنگ زدن
wage agreement U موافقت نامه دستمزد
wage bargain U چانه زنی دستمزد
wage flexibility U انعطاف پذیری دستمزد
wage policy U سیاست دستمزد
nonflexible wage U مزد انعطاف ناپذیر
wage market U بازار دستمزد
wage level U سطح مزد
wage index U شاخص دستمزد
wage income U درامدمربوط بکار
wage income U درامد بشکل دستمزد
wage incentive U انگیزه مزد
wage funds U وجوه دستمزد
wage funds U مایه دستمزد
wage good U کالائی که نقش مزد را ایفا میکند
wage good U کالای مزدی
base wage rate U حداقل دستمزد
wage price spiral U دور تسلسل دستمزد
wage profit ratio U نسبت دستمزد به سود
rate of wage increase U نرخ افزایش دستمزد
wage price guideline U قیمت
wage push inflation U تورم ناشی از فشار مزد
wage price guideline U راهنمای مزد
minimim wage law U قانون حداقل دستمزد که براساس ان حداقل دستمزدنبایستی از میزانی که توسط دولت تعیین میشود کمتر باشد
rate of money wage U نرخ مزد پولی
iron law of wage U قانون مفرغ دستمزدها براساس این نظریه که بوسیله مالتوس ارائه شده نرخ بالای زاد و ولد عرضه نیروی کار را در سطحی بالاتر از تقاضا و فرفیت تولیدی جامعه قرار داده و لذادستمزدها بسطح کاهش معیشت تقلیل میابد
wage compution day U دستمزد ساعتی
wage price spiral U قیمت
reasonable of average wage fair U اجرت المثل
wage fund theory of wages U نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com